مسیح مهاجری: دین را خدا برای آسان کردن کارها و شکستن بنبستها فرستاده نه برای سخت کردن زندگی و ایجاد بنبست/ شورای نگهبان همانگونه که امام خمینی و شهید بهشتی گفته و نوشتهاند، نگهبانی از شرع و قانون اساسی را با نگاه بنبست شکنی انجام دهد
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۴۱۱۷۰
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان «نهادی که باید بنبست شکن باشد» نوشت:
بسمالله الرحمن الرحیم
26 تیرماه، سالروز تأسیس شورای نگهبان است. این انتظار وجود دارد که در سالروز تأسیس این نهاد مهم، به فلسفه وجودی آن توجه عمیق شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صائبترین نظر درباره هدف از تأسیس شورای نگهبان، آنست که نویسندگان این قانون و در رأس آنان آیتالله بهشتی که مدیر مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی بود گفتهاند. در همان روزهای فعالیت مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی یکبار از ایشان پرسیدم کارکرد مورد نظرتان از شورای نگهبان که تشخیص انطباق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی را به عنوان وظیفه برای آن در نظر گرفتهاید، آیا اینست که راه را بر تخلف از احکام شرع و اصول قانون اساسی ببندد؟ در بخش نظارت بر انتخابات هم میخواهید شورای نگهبان به منزله یک ایست و بازرسی عمل کند تا نگذارد هرکسی به مسئولیتهای بالای کشور راه پیدا کند؟
آقای بهشتی با شوق زایدالوصفی که نشان دهنده علاقمندی وی به پاسخ دادن به چنین سؤالی بود گفت: میخواهیم شورای نگهبان به کسی اجازه ندهد شرع را به میل و سلیقه خود تفسیر کند و قانون اساسی را آنقدر بسته و تنگ نظرانه معنا کند که هیچکس نتواند از راه باریکهای که این قبیل تفسیرها ایجاد میکنند عبور کند و به حقوق واقعی خود که اسلام و قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته و مقرر کرده است برسد.
جالبتر اینکه ایشان در توضیح این سخن خود افزودند: در قانون اساسی مقرر شده فقهای شورای نگهبان باید «عادل و آگاه به مسائل روز» باشند. این دو صفت برای اینست که آنها با تکیه بر عدالت و آگاهی، راه را برای رسیدن آحاد مردم به حقوق خود و برای شکوفا شدن استعدادها و استفاده از حداکثر توانائیها به نفع کشور باز کنند و اجازه ندهند افراد و جریانهائی با ایجاد بنبست و تسلط نگاههای مُضیّق بر امور، به صاحبان فکر و تخصص و کارائی ظلم کنند و آنها را از خدمت کردن به جامعه محروم نمایند. اینکه یک وظیفه شورای نگهبان تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس با احکام اسلام و قانون اساسی است (اصل 91) و وظیفه دیگرش نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی است (اصل 99) دقیقاً برای اینست که حق کسی ضایع نشود و افراد یا جریانهائی امکان تحمیل سلایق محدود و تنگ نظرانه خود را به کشور پیدا نکنند.
کاملاً روشن است که فلسفه وجودی شورای نگهبان از نظر شهید مظلوم آیتالله بهشتی، بنبست شکنی است نه ایجاد بنبست.
از این جالبتر، تذکر امام خمینی به شورای نگهبان است که در دیماه 1367 یعنی آخرین ماههای عمرشان در نامهای به مجمع تشخیص مصلحت نظام اینگونه نوشتند:
«تذکری پدرانه به اعضای عزیز شورای نگهبان میدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چرا که یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومت، فلسفه عملی برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند و این بحثهای طلبگی مدارس که در چارچوب تئوریهاست، نهتنها قابل حل نیست که ما را به بنبستهائی میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد. شما در عین اینکه باید تمام توان خود را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد – و خدا آن روز را نیاورد – باید تمام سعی خودتان را بنمائید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 217 و 218).
روش حکمرانی ما، در چهار دهه گذشته اگر بنبست شکنی در عین تلاش برای جلوگیری از انجام خلاف شرع و تخلف از قانون اساسی بود، امروز از یکطرف گرفتار پیچ و خمهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نبودیم و از طرف دیگر اینهمه انتقاد از شورای نگهبان که فلسفه وجود آن «بنبست شکنی» است وجود نداشت. آنچه مهم است اینست که بدانیم دین را خدا برای آسان کردن کارها و شکستن بنبستها فرستاده نه برای سخت کردن زندگی و ایجاد بنبست. انتظار اینست که شورای نگهبان همانگونه که امام خمینی و شهید مظلوم آیتالله بهشتی گفته و نوشتهاند، نگهبانی از شرع و قانون اساسی را با نگاه بنبست شکنی انجام دهد به ویژه در انتخابات که از اهمیت زیادی برخوردار است و نقش مهمی در تأمین حقوق اساسی مردم دارد.
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه شورای نگهبان شهید بهشتی مسیح مهاجری زلزله ترکیه و سوریه قانون اساسی شورای نگهبان ایجاد بن بست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۴۱۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»